طراحی شده برای گروه فرهنگ بهتر
طراحی شده برای گروه فرهنگ بهتر
یه شب با رمز "یا فاطمه الزهرا" عملیات کربلای 5 آغاز شد و در طول چند ماه حاج حسین خرازی به همراه 65 هزار رزمنده دیگر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و خط عراق را شکستند تا مسیر کربلا را برای هم وطنان خود باز کنند.
امسال هم من برنامه کربلای 94 خودم رو به حاج حسین سپردم تا مسیر کربلا را برای من باز کند و به عینه دیدم که بسیاری از کار هایی که قرار بود به سختی انجام بشه و یا شاید حتی انجام نشه، به راحتی انجام شد. و خوشبختانه مسیر برای من هم باز شد... حلال کنید...
ثواب این سفر زیارت اربعین تقدیم به حاج حسین خرازی...
پ. ن . میشد خیلی بهتر و قشنگ تر حق مطلب رو ادا کرد... ولی الان ساعت 12:29 شبه و من هم دیشب 2 ساعت کلا خوابیدم و ساعت 2 باید حرکت کنم به سمت فرودگاه...
بهتر از این که کسی لحظه ی پابوسی تو نفس آخر خود را بکشد پا نشود...
تقریبا یک ساعت از اذان ظهر گذشته بود.. سرما خورده بودم خیلی بی حال... از صبحم سر کلاس...
باخودم گفتم نمازو میرم خونه میخونم... از خیابونای دانشگاه همینطوری سرم پایین بود رد می شدم.. سرمو بلند کردم... چشمم به جمعیتی از دانشجو ها خورد که همینجوری وایساده بودن و همه تیپ آدمی بینشون بود و (البته بیشتر مذهبی)... کنجکاو شدم جلو رفتم... که تابلوی مسجد... جلوی چشمم ظاهر شد... و برای اولین بار با مسجد دانشگاه رو به رو شدم... جلوتر که رفتم فهمیدم جمعیت جلوی مزار شهدای گمنام ... تازه فهمیدم که دانشگامون 5 تا شهید گمنامم داره... کنار شهدا که رفتم کلی انرژی گرفتم و نمازمم همونجا تو مسجد دانشگاه خوندم...(انقدر انرژی گرفته بودم که کلی هم دور و بر مسجد دانشگاه گشتم و چیزا و جاهای جدید پیدا کردم...)
خدایا شکرت ... شهدا دعوتم کردن مسجد دانشگاه...